بسم الله الرحمن الرحیم
روز سوم اسفندماه که گام نخست تبلیغات را از روستای فتحآباد (شاهنشین) برداشتم، و پس از آن در خسروشیـریـن و محمدآباد در جمع صمیمی همولایتیهایم قرار گرفتم، یک نکتـه در ذهنم برجسته شد: آن روز در بزرگترین ستـاد انتخاباتی کل کشور قرار گرفته بودم. استقبال و همراهی مردم شاهنشین، خسروشیـریـن و محمدآباد از این فرزنـدِ خـود، من را تا همیشهی خـدا مدیون کـرد. هماهنگی بینظیرِ مردم محمدآباد در برپایی مراسـم استقبال و سخنرانی در کنار ساختمان امامزاده، واقعـاً ستودنی و فراتر از انتظارم بـود. آنقدر مراسمشان خوب و جذاب بـود که خیـلی سریع عکسهای مراسـم را رسانههای دیگر مصادره کردند و به اسم خـود ثبت دادند!
دست مریزاد به همـه شما. وامدار همـه هستم.
انتخابـات به پایان رسیـد و نتیجه مطابق میل ما نشد. از همـه برادران و خواهران در دهستان خسروشیـریـن که صادقانه از دل و جان و جیب هزینه کردند، سپاسگزارم. ما سخت جنگیدیم و حریفی سرسخت بودیم. به خیـلی از حرف و حدیثها پایان دادیم و در نهایت با اعتبار و وزنی قابلتوجّه و خلقِ حماسهای کمنظیر، عرصهی انتخابـات را ترک کردیم. این نتیجه و این مهـم بدون حضور شما، که خانوادهی بزرگتر من محسوب میشوید، میسّر نمیشد. از اینکه نتوانستم بهتر از این باشم، شرمندهام. یقیـن بدانید که تا سرحدّ جان تلاش کـردم و از هر کوششی فروگذار نکردم.
از تکتک شما ممنونم. دلم برای آن روزهای پر حماسه همیشه تنگ مـیشود.